برایم دعا کن مهربانا !
در اعماق سیاهی، هستی تو نوید بخش است .
آنچه بر تو پیداست واژه ها نیست سکوتی که با تو سخن می گوید و به تو امید میبندد بر تو پوشیده نیست می شنوی و میدانی که چقدر به تو محتاجم
برای یافتن تو به هر کجا و نا کجایی سر زدم سوختم چون ترا در نزدیکترین خانه از دست رفته یافتم ،
مرا ببخش
مهربان نا صدای تو را می شنوم در تمام وزش های برگها در تمام آمدن ها و رفتن های پرندگان
ترا باور دارم حس میکنم و عمیق تر از آنچه که باید بگویم درک میکنم
برایم دعا کن
شکسته و خسته هم اگر باشم به تو امید دارم بر می خیزم و ایستاده می نگرم در اعماق سیاهی شب گذر حتی شهاب سنگی یا چشمک ستاره ای برای من کافی است که اشتیاقم را چند صد برابر کند و صبرم را بیش از آن تا به واژه ی رسیدن برسم
برایم دعا کن
برچسب : نویسنده : rozhayeabio بازدید : 22